همه ی خــــــــودم را مال تو کرده ام
چقــــدر دنیای تـــــــو بزرگــــــــ است
هنوز از تنهایی سخن می گویی
چقدر کم هستم!
شب نزدیک است …!
هر شب دستم را تنهــــــا …
بر شانه ی تنهای شـــــــــب میگذارم ؛
و برایش از ” تـــــــــــو ” میگویم …..
بـــــــــــاران میگیرد !!!!
دلم که تنگ میشود
دست به دامان پنجره ها می شوم
دلم که تنگ می شود
بوی خاک باران خورده به دادم می رسد
خاک باران خورده برگهای خیس
خدای مهربان
تنهایی که فشار می آورد